این در حالی است که این موضوع پس از شکست طرح خاورمیانهای آمریکا که شکست رژیم صهیونیستی در تجاوز 33 روزه لبنان با مردانگی و مقاومت حزبالله یکی از مراحل آن بود، به یک موضوع حیثیتی برای آمریکا و غرب تبدیل شده است.
آمریکا، اروپا، کشورهای عربی همراه آمریکا در خاورمیانه و در راس آنها رژیم صهیونیستی تلاش میکنند تا گروههای موسوم به 14 مارس برنده این انتخابات باشند و موضع ریاست جمهوری لبنان را که هماکنون در اختیار گروههای مخالف آنهاست، باز پس گیرند تا با خیال راحت سیاستهای بعدی خود را در لبنان اجرا نمایند.
در حقیقت اگر لبنان سال گذشته شاهد یک نبرد تمام عیار نظامی از زمین – هوا و دریا بین حزبالله لبنان و ارتش رژیم اشغالگر قدس (با حمایت همه جانبه آمریکا – انگلیس و کشورهای مرتجع عرب منطقه) بود امروز شاهد یک مبارزه سیاسی – تبلیغاتی همه جانبه با همان صفبندی و آرایش میباشد.
در جنگ نظامی سال گذشته بازنده آمریکا و رژیم صهیونیستی بودند و برنده مردم لبنان و حزبالله و سید حسن نصرالله که به قهرمان ملی و اسطوره جهان عرب تبدیل شد. آیا سرنوشت مبارزه سیاسی امروز لبنان نیز به سرنوشت نبرد نظامی سال قبل تبدیل خواهد شد؟
به عنوان آخرین راه برون رفت از بن بست سیاسی فعلی نبیه بری رئیس مجلس لبنان طرح انتخاب رئیس جمهور با دو سوم آراء پارلمان و توافق همه طوایف و گروه ها را ارائه کرده است در حالی که سعید حریری و فواد سینیوره بر نصف بعلاوه یک رای پارلمان جهت انتخاب رئیسجمهور تاکید دارند.
آیا یک بار دیگر طعم تلخ شکست در کام جبهه متحد استکبار در لبنان خواهد نشست؟ آیا مبارزین صحنه سیاسی لبنان همچون مجاهدین صحنه نبرد نظامی فاتح و پیروز میدان خواهند بود؟
اگر در این مبارزه سرنوشتساز پیروزی از آن سید حسن نصرالله و میشل عون و نبیه بری باشد دیگر چه پایگاهی برای آمریکا در صحنه سیاسی لبنان باقی خواهد ماند؟
در این صورت همچنان سنگر مقاومت در مقابل رژیم صهیونیستی باقی خواهد ماند اما هر نتیجه دیگری غیر از این رقم بخورد، آن وقت این ضربالمثل ایرانی عینیت خواهد یافت که: «یک کشور و دو پادشاه» انشاءالله که این گونه نشود.